پست های ارسال شده در اسفند سال 1392

عید و هفت سین در جبهه  . سال 63و  65               عید و هفت سین . سال های اخیر راهیان تور جنوب ... ادامه مطلب

برداشت 3 باران شدید بود . گفت : باید برم ،گفتم : کجا؟ نگفت گفتم: باید مرا هم ببری! . به زور ... ادامه مطلب

انگار دلم عادت کرده به نوشتن هایم از دوری در پنج شنبه ها  خدایا توفیق بده تا نه به زبان بلکه ... ادامه مطلب

سلام مادر  می دانم گفتن مادر سنگین است برای من گناه کار  اما دلم آرام می شود وقتی تو را مادر بخوانم  پس ... ادامه مطلب

  زمان زمان خانه تکانی است و همه مشغولیم  چقدر خوبه درکنار همه کارهایمان وقتی را هم برای دلمان بگذاریم      دل   ... ادامه مطلب

سخنم را درباره ی عشق آغاز می کنم ما را به جرم عشق موأخذه می کنند .گویا نمی دانند که عشق ... ادامه مطلب

      الهی! از من اهی و از تو نگاهی .... الهی ! عمری آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ... ادامه مطلب

    دوباره سلام سلام برادرم ،مرا یادت هست خیلی دور نشده ایم از وقتی آخرین نامه ام را برایت نوشتم نمی ... ادامه مطلب